دختر
اغفال 11 دختر جوان در شرکت خصوصی
در ماههای پایانی سال گذشته تعدادی از شاکیان با مراجعه به پلیس آگاهی تهران بزرگ، عنوان میکردند افراد سارق با اطلاع از دریافت پول و یا حمل طلا و جواهر به تعقیب آنها پرداخته و
با روشهای مختلف ازجمله پنچری خودرو و یا کیفقاپی، اموال آنها را به سرقت بردهاند.
——————————————-
امین جامعه (ارگان نیروی انتظامی): عضای یک باند تبهکاری که با اغفال و فریب دختران جوان به بهانه استخدام در شرکت خصوصی با آزار و اذیت آنها مبادرت به سرقت 5/2میلیارد تومانی کرده بودند، در یک عملیات ویژه از سوی پلیس آگاهی تهران دستگیر شدند.
به گزارش خبرنگار «امینجامعه»، یکی از دغدغههای مردم و بهخصوص خانوادهها نحوه فعالیت فرزندان آنها در محلهایی است که در قالب شرکت خصوصی مشغول به کار و فعالیت شدهاند.
دغدغهیی که متاسفانه به دلیل عدم نظارت مطلوب از سوی سازمانها و نهادها بر نحوه فعالیت شرکتهای خصوصی پیش آمده است. چرا که برخی از شرکتهایی که فقط روی کاغذ ثبت میشوند، امنیت دختران و به تبع آن خانوادهها را به مخاطره میاندازند.
شکایتهای مردمی
سرهنگ عباسعلی محمدیان، رییس پلیس آگاهی تهران بزرگ با اشاره به این موضوع و متلاشی شدن یک باند تبهکاری که علاوه بر سرقت، کیفقاپی و اخاذی، دختران جوان را اغفال و پس از آزار و اذیت و تهیه فیلمهای غیراخلاقی از آنها در رسیدن به اهداف شوم خود سوءاستفاده میکردند، به خبرنگار ما گفت: در ماههای پایانی سال گذشته تعدادی از شاکیان با مراجعه به پلیس آگاهی تهران بزرگ، عنوان میکردند افراد سارق با اطلاع از دریافت پول و یا حمل طلا و جواهر به تعقیب آنها پرداخته و با روشهای مختلف ازجمله پنچری خودرو و یا کیفقاپی، اموال آنها را به سرقت بردهاند.
تشکیل تیم ویژه
رییس پلیس آگاهی تهران بزرگ افزود: با افزایش این شکایتها، یک تیم ویژه از کارآگاهان اداره 18 پلیس آگاهی، پیشگیریهای علمی و تخصصی خود را در این ارتباط آغاز کردند و با توجه به شیوه سرقت و چهرهنگاری با مراجعه به بانک اطلاعات مجرمان سابقهدار، ردپای یک مجرم سابقهدار به نام «مجید» معروف به «چپول» را شناسایی کرده و وی را به صورت غیرمحسوس تحت کنترل قرار دادند.
استخدام دختران جوان
محمدیان ادامه داد: با تحت کنترل قرار گرفتن متهم معلوم شد این تبهکار خطرناک که دارای چندین فقره سابقه کیفری است، پس از آزادی از زندان نحوه فعالیت مجرمانه خود را تغییر داده و این بار در قالب شرکتهای صوری در نقاط مختلف تهران ازجمله برخی از شهرستانهای کرج، همدان، اراک و… با درج آگهی در جراید کثیرالانتشار مبادرت به جذب دختران جوان به بهانه استخدام کرده است.
رییس پلیس آگاهی تهران بزرگ تصریح کرد: درحالی که تحقیق در این زمینه ادامه داشت، مشخص شد برخی از دختران که به استخدام شرکتهای صوری درآمدهاند، از سوی زنی که به عنوان منشی شرکت فعالیت میکند، اغفال شده و با وعدههای فریبنده ازجمله ازدواج، سفر به خارج از کشور و… در دام توطئه وی گرفتار شده و پس از ارتباط با مجید و دیگر مجرمانی که با این فرد در ارتباط هستند، از دختران جوان هتک حرمت شده و از آنها تصاویر غیراخلاقی تهیه شده است.
سرهنگ محمدیان اضافه کرد: با بهدست آمدن این اطلاعات در مرحله بعدی از تحقیقات مشخص شد، سرکرده باند با بیش از 15نفر از سارقان و مجرمان حرفهیی در ارتباط بوده و آنها پس از سرقت پول و چکهای مسافرتی، چکهای مسروقه را در اختیار سرکرده باند قرار داده و سپس چکهای مسروقه مسافرتی همراه با شناسنامههای جعلی در اختیار دختران جوان قرار گرفته و آنها به همراه اعضای باند و در پوشش خانواده اقدام به وصول چکهای مسروقه از بانک کرده و یا مبادرت به خرید طلا و جواهر میکنند.
آغاز عملیات ویژه
رییس پلیس آگاهی تهران بزرگ اضافه کرد: با جمعبندی این اطلاعات و شناسایی 4مخفیگاه متهمان که در پوشش شرکتهای قلابی فعالیت میکردند، موضوع را به دادیار شعبه دوم دادسرای جنایی گزارش کردند و با صدر دستور قضایی از سوی دادیار سلیمانی تیمهای عملیاتی پلیس آگاهی تهران بزرگ با هدایت سرهنگ رهبریان رییس اداره 18پلیس آگاهی تهران در یک عملیات همزمان وارد محلها شده و 12نفر از تبهکاران را به همراه 11دختر جوان که قربانی امیال پلید متهمان شده بودند، دستگیر و در بازرسی از محل 33جلد شناسنامه جعلی مورد استفاده دختران جوان برای وصول چکهای مسروقه، انواع مهرهای جعلی متعلق به سازمانها و نهادهای دولتی و 50فقره دستهچک مربوط به افراد مالباخته را کشف و ضبط کردند.
اعتراف به سرقت 5/2میلیارد تومانی
محمدیان بیان کرد: با انتقال متهمان به پلیس آگاهی و اعتراف آنها به بیش از 300فقره سرقت مشخص شد آنها در این سرقتها بیش از 5/2میلیارد تومان از اموال مردم را سرقت کردهاند. به طوری که در نخستین مرحله 150نفر از مالباختگان شناسایی شده و با حضور در پلیس آگاهی متهمان را شناسایی کردند.
محمدیان افزود: در تحقیق از متهمان معلوم شد آنها پس از تهیه فیلمهای غیراخلاقی از دختران جوان آنها را تهدید کردهاند در صورتی که در وصول چکها و یا خرید طلا و جواهر با آنها همکاری نکنند، اعضای باند اقدام به تکثیر فیلمهای آنها کرده و آن را به آدرس بستگان و یا محلهایی که پیش از این و هنگام استخدام در فرم استخدامی خود قید کرده بودند، ارسال خواهند کرد که این تهدید موجب همکاری از سوی دختران فریب خورده شده بود.
شناسایی عضو دیگر باند
سرهنگ محمدیان ادامه داد: در مرحله دیگری از تحقیقات معلوم شد یکی دیگر از اعضای این باند که از مدتها قبل تحت تعقیب پلیس آگاهی قرار داشته، هنگام سرقت در شهر آمل دستگیر شده و خود را با هویت جعلی معرفی کرده است که بلافاصله یک تیم از ماموران به این شهر اعزام شده و هویت اصلی این متهم به نام «سیدمجید- م» معروف به «افغان» مورد شناسایی قرار گرفت و معلوم شد، وی نقش ویژهیی در سرقت از طلافروشیها به عهده داشته و به اتهام سرقت 63کیلو طلا تحت تعقیب پلیس آگاهی چند شهر قرار داشته است.
هشدار به خانواده ها
رییس پلیس آگاهی تهران بزرگ با هشدار به خانوادهها و بهخصوص دختران جوانی که قصد استخدام در شرکتهای خصوصی را دارند، گفت: توجه به هشدارها و توصیههای پلیسی از مولفههای بسیار مهم برای پیشگیری از مشکلاتی است که ممکن است در برخی از شرکتها که صرفاً با انگیزه و هدف مجرمانه راهاندازی شده است، باشد. لذا توصیه پلیس آگاهی به خانمهای جوان این است که پیش از استخدام در این محلها، ابتدا تحقیقات کافی را انجام داده و با تشریک مساعی با نزدیکان خود در این محلها رفت و آمد کنید. زیرا در این پرونده شاهد هستیم به صرف وعدههایی پوچ و فریبنده از 11دختر جوان هتک حرمت شده و اعضای باند تبهکاری با تهیه فیلمهای غیراخلاقی و تهدید عملاً آنها را به بنبست کشاندهاند تا با سوءاستفاده از آنها به اهداف شوم خود دست پیدا کنند. وی اضافه کرد: برخی از خانوادهها پس از اطلاع از نحوه فعالیت دختران خود آنها را طرد کردهاند و حاضر به پذیرش آنها نیستند. درحالی که اگر هنگام استخدام کمی تامل و تحقیق صورت میگرفت، قطعاً امروز شاهد سیاهبختی و مجرمیت این دختران جوان که به اتهام تحصیل اموال مسروقه و ارتباط نامشروع برای آنها قرار قانونی صادر شده است، نبودیم. پس هوشیار باشید.
بهنوش بختیاری: از عمل جراحی بینی رازی نیستم!
خاص بودن و منحصر به فرد بودن هر فرد، زیبایی اوست و هر صورتی کاراکتر خودش را دارد. به همین دلیل من کلا از این که بینی ام را عمل کرده ام، پشیمانم.”
بهنوش بختیاری که در عرصه مجموعه های طنز تلویزیونی موقعیت خوبی به دست آورده است، درباره جراحی چهره اش می گوید: “من هم مثل بیشتر خانم های ایرانی که به جراحی زیبایی علاقه دارند، حدود 14 سال پیش یعنی زمانی که 19 سالم بود بینی ام را عمل کردم. به هر حال تب جوانی بود و من هم آن موقع دوست داشتم که بینی سربالا داشته باشم! البته زمانی که من جراحی زیبایی را انجام دادم، هنوز بازیگر نبودم و اصلا هم قصد بازیگری نداشتم و فقط به خاطر این که عمل بینی مد شده بود این کار را انجام دادم! تقریبا یک سال بعد هم پشیمان شدم، چون کلا با دست بردن توی صورت خیلی خیلی مخالفم و فکر می کنم که روح آدم ها در صورت شان نمود پیدا می کند. بنابراین فکر می کنم هر صورتی با تمام اشکالاتش زیباست. من تا حالا توی عمرم یک نفر را ندیده ام که احساس کنم زشت است، چون هیچ کس را زشت نمی بینم مگر این که احساس کنم سیرت بدی دارد.”
بختیاری در مورد نقص هایی که در صورت بعضی افراد وجود دارد، می گوید: “فکر می کنم اشکال هر صورتی به نوعی ویژگی آن محسوب می شود. به نظر من زیبایی استانداری وجود ندارد. خاص بودن و منحصر به فرد بودن هر فرد، زیبایی اوست و هر صورتی کاراکتر خودش را دارد. به همین دلیل من کلا از این که بینی ام را عمل کرده ام، پشیمانم.”
این بازیگر معتقد است از هر ده خانم ایرانی چهار، پنج نفرشان دوست دارند که تغییراتی در چهره خودشان به وجود بیاوردند و این تغییر همیشه هم بد نیست، اما او به هر حال مخالف این جراحی هاست، به خصوص زمانی که این فرد یک بازیگر باشد: “بعضی از نقش ها هست که باید به صورت آدم بخورد و بازیگر دوست دارد که آن نقش ها را بازی کند ولی نمی تواند، چون چهره اش این اجازه را به او نمی دهد.”
بازیگر مجموعه چارخونه ادامه می دهد: “اگر تعریف از خودم نباشد، من از جمله افرادی هستم که قبل از عمل بینی، قیافه ام بهتر از زمان بعد از عملم بود، چون من یک بینی کاملا ظریف و قلمی داشتم که فقط کمی استخوانی بود.”
بهنوش با ابراز نگرانی از رواج جراحی زیبایی در جامعه می گوید: “الان متاسفانه بیشتر خانم ها و دخترهای جوان به شکل اغراق آمیزی چهره خودشان را تغییر می دهند و من خیلی از این بابت تاسف می خورم. چرا این صورت هایی که می تواند ویژگی هر فردی باشد، باید به یک شکل دربیاید و آن قدر تغییر کند که وقتی با آن ها روبه رو می شوی اصلا نفهمی داری با چه کسی حرف می زنی؟ تغییر در شکل ابروها، لب، چشم و گونه ها باعث می شود آدم ها ویژگی چهره خودشان را از دست بدهند.”
اما خانم بازیگر نظرات جالب تری هم دارد. او می گوید: “حتی به نظر من پیر شدن هم یک جور زیبایی است، چون هر کدام از این چین و چروک های صورت حکایتی دارد. من به کشیدن پوست هم اعتقاد ندارم. البته بعضی ها این طوری احساس بهتری دارند و بد نیست آدم کاری را که حس خوبی برایش به ارمغان می آورد، انجام دهد. من هم آن زمان که بینی ام را عمل کردم، احساس خوبی نسبت به این کار داشتم.”
بازیگر نقش لیلون در شب های برره تاکید می کند: “جراحی زیبایی، عامل موفقیت یک بازیگر نخواهد شد. در غیر این صورت لابد همه این دختر و پسرهای جذاب و زیبایی که در کوچه و خیابان می بینیم، بازیگران موفقی هستند. بنابراین دختر خانم ها و پسران جوانی که فکر می کنند اگر جراحی زیبایی انجام دهند، حتما می توانند وارد سینما شده و بازیگر موفقی شوند، مسیر اشتباهی می روند.”
برگرفته از : عصر ایران
مرغه به شوهرش میگه: سرکوچه بهم میگن رونتو بخورم سینه تو بخورم,خروسه میگه نگران نباش احمدی نژاد کاری کرده که تُخمِت را هم نمی تونن بخورن
غضنفر با دوستش داشتن با ماشین توی جاده میرفتن که یه گله گوسفند از جلوشون رد شد.
دوست غضنفر ازش پرسید : اگه گفتی تعداد گوسفندای این گله چند تاست ؟
غضنفر بلا فاصله جواب داد : هفتصد و چهل و نه تا !
دوستش با تعجب از غضنفر پرسید : اخه چطوری با این سرعت تونستی اینهمه گوسفندو بشمری ؟
غضنفر جواب داد : خیلی راحت. چون پاهاشون رو شمردم و تقسیم بر چهار کردم !
یه روز غضنفر میره بانک تا چکش رو نقد کنه. بانکیه بهش میگه چک سیباس؟ غضنفر جواب میده نه! مال گردوهای پارساله.
غضنفر مغازه ســـوتین فروشی زد بعد از مدت کمی
مغازش رو تعطیل کردند
روی شیشه مغازش زده بود : " با نصب رایگان!!!!
احمدی نژاد در سال 1392:
من شریف بزرگ شدم! من نه استاندار بودم، نه شهردار و نه رییس جمهور ... من اشتباهی بودم.
به احمدی نژاد گفتند تو که اینقدر کرامات داری چرا ادعای پیامبری نمی کنی؟ برای این کار کافیست چند روز در غار سر کنی و بعد بگویی جبرئیل را دیده ای و پیامبر شده ای!
او هم رفت و در غار نشست ولی فردا با سرو کله ی خونین در بیمارستان بود. مشاورانش گفتند چه اتفاقی افتاده؟ جبرئیل را دیدی؟
گفت: نه نتوانستم ببینم چون با قطار آمد و رد شد!
سالروز تولد یگانه منجی عالم مستی، اختر تابناک عیــش و نوش و عشق وحال، محمد بن زکریای رازی بر همه ی الــکل دوستان مبارک
غضنفر آشغال میره تو چشمش ساعت 9 میاد دم در!
گله میکرد ز مجنون لیلی - که شده رابطهمان ایمیلی
حیف از آن رابطهی انسانی - که چنین شد که خودت میدانی
عشق وقتی بشود داتکامی - حاصلش نیست به جز ناکامی
نازنین خورده مگر گرگ تو را - برده یا داتنت و داتارگ تو را
بهرت ایمیل زدم پیشترک - جای سابجکت نوشتم: به درک
به درک گر دل من غمگین است - به درک گر غم سنگین است
به درک رابطه گر خورده ترک - قطع آن هم به جهنم به درک
آنقدر دلخورم از این ایمیلم - که به این رابطه هم بیمیلم
مرگ لیلی نت و مت را ول کن - همه را جای OK کنسل کن
OFF کن کامپیوتر را جانم - یار من باشد و ببین من ON ام
اگرت حرفی و پیغامی هست - روی کاغذ بنویس با دست
نامه یک حالت دیگر دارد - خط تو لطف مکرر دارد
خسته از Font و ز Format شدهام - دلخور از گردالی @ (ات) شدهام
کرد ریپلای به لیلی مجنون - که دلم هست از این سابجکت خون
باشه فردا تلفن خواهم کرد - هر چه گفتی که بکن خواهم کرد
زودتر پیش تو خواهم آمد - هی مرتب به تو سر خواهم زد
راست گفتی تو عزیزم لیلی - دیگر از من نرسد ایمیلی
نامهای پست نمودم بهرت - به امیدی که سرآید قهرت...
مردی میخواست زنش را طلاق دهد. دوستش علت را جویا شد و او گفت: این زن از روز اول همیشه می خواست من را عوض کند. مرا وادار کرد سیگار و مشروب را ترک کنم. لباس بهتر بپوشم، قماربازی نکنم، در سهام سرمایهگذاری کنم و حتی مرا عادت داده که به موسیقی کلاسیک گوش کنم و لذت ببرم! دوستش گفت: این ها که میگویی که چیز بدی نیست! مرد گفت: ولی حالا حس میکنم که دیگر این زن در شان من نیست
از احمدی نژاد می پرسن شما که خیلی چیزها بلدین، بگو نخست وزیر به انگلیسی چی می شه؟
می گه :First And Under !!!
به جای "اولا د" بگویید:تسلی دل و آزار جان
به جای "پراید"بگویید :ژیان تحت ویندوز
به جای"توالت" بگویید:زور خانه انفرادی
به جای"خواب" بگویید:عیش بی نوایان
به جای "دکمه" بگویید:بستنی
به جای"دماغ" بگویید:نفس کش
به جای"دیسکت" بگویید:عشق تو جیبی
به جای"سزارین" بگویید:فنی زاده
به جای"سیم خاردار" بگویید:دیوار تابستانی
.
.
.
.
.
.
.
جارو برقیتم آشغال !
.
.
.
.
.
نمی دونی ؟
.
.
.
.
.
.
عیبی نداره از یه افغانی دیگه می پرسم
اگه بدونم دوستم نداری همین الان ..از این بالا ...خودمو
با آسانسور می رسونم طبقه پایین
اگه یه چیزی هست که مدام سکوت شبانه تو به هم می ریزه
اگه یه کسی مدام تو گوشت نجوا می کنه
اگه کلافه میشی از این همه نجوا و بی خوابی های شبونه
خوب میدونی مشکل چیه؟؟
:::::::
:::::::
:::::::
باز پنجره رو واز گذاشتی ..پشه اومده تو اتاق
شاگرد: بهش میگن معلم
خزر برای روسیه، پول نفت برای لبنان، پول گاز به نفع هند، حساب ذخیره ارزی 0 ،تورم 40 % و بالا ترین نرخ توررم در خاور میانه، و دیگر هیچ!!!!
به به،به به ...محمود شصت چی
میدونی سردره مطب جراحی پلاستیک چی نوشته؟ نوشته شده لولو تحویل میگیریم هلو تحویل میدهیم.
یکی به رفیقش می گه: شنیدم تو ظرف شستن به زنت کمک می کنی؟ زن ذلیل!
اون یکی می گه خب مگه چیه. اونم تو رخت شستن به من کمک می کنه.
یه روز غضنفر عصبانی میشه به شکمش میگه: چقدر من کار کنم تو بخوری؟
شکمش جواب میده میخوای من کار کنم تو بخوری.
خبرنگارخارجی میاد تهران میره مسجد میبینه همه صف ایستادن واسه غذا، میگه مگه اینجا نماز نمیخونن؟
میگن نماز میخوای برو دانشگاه تهران!
میگه پس دانشجوها کجان؟ میگن اگه منظورت روشنفکرا و دانشمنداس برو زندان اوین.
میگه مگه دزدا رو نمیبرن زندان؟
میگن زکی، پس مملکت رو کی اداره کنه؟
آخونده توی اتوبوس کنار راننده میشینه شوخیش گل میکنه به راننده میگه شما راننده ها که همیشه تو جاده هستید از کجا میدونید که بچه هاتون از خودتونن؟ رانندهه میگه 2 سال صبر میکنیم اگه شبیه خودمون شد که هیچی وگرنه میفرستیمشون حوزه علمیه.
به خاطر فیلم ضد ایرانی سیصد، عدد 300 از ریاضی ایران برداشته شد و به این شکل درآمد: 299 ـ گل محمدی ـ 301
غضنفر تو جاده داشته رانندگی میکرده، یهو میبینه یه کامیون داره از روبروش میاد، میزنه رو ترمز میبینه ترمزش نمیگیره. رفیقشو صدا میکنه میگه: اصغر اصغر پاشو تصادفو ببین.
غضنفر میره ساندویچی میگه: یه نون اضافه با یه نون اضافه بدین!
غضنفر منچ بازی میکنه ماره نیشش میزنه
نونوا به غضنفر میگه بگو کسی پشت سرت واینسه که نون نیست. غضنفر هرکی میاد میگه برو جلوی من وایسا که پشت سرم نون نیست!!
3 نفر میمیرن . خدا گفت اولی بره بهشت . دومی بره جهنم . سومی بره طویله !!!
پرسیدن چرا ؟
خدا گفت :اولی زن داشت دنیا براش جهنم بود . دومی مجرد بود ، دنیا براش بهشت بود . سومی زنش مرد ولی خاک بر سر بعدش رفت یه زن دیگه گرفت !!!
اگه خسته ای: به من تکیه کن
اگه تنهایی: بیا پیشم
اگه بی پناهی: پناهتم
اگه پول می خوای : مشترک مورد نظر در دسترس نمی باشد !